به بهانه سوم خرداد ماه سالروز آزادسازی خرمشهر روز مقاومت ,ایثار و پیروزی.

در روز چهارم آبانماه سال 1359بود که  شهر خرمشهر بعد از 35 روز مقاومت و پایداری مردمی که به هیچ وجه حاضر نبودند خانه و کاشانه خود را ترک کنند و حاصل عمر خود را زیر چکمه های دشمن رها کنند و با دست خالی مقابل دشمن تا بن دندان مسلح ایستادگی میکردند بالاخره سقوط کرد و به تصرف دشمن بعثی در آمد. دشمن بعثی چه جنایتها که در خرمشهر مرتکب نشد ,چه خانواده هایی که به جرم خرمشهری بودن در کنار هم به خط شده و گلوله باران می شدند . چه زنان و دخترانی که دشمنان برای تحقیر انها گردنبندی از نارنجک بر گردنشان می انداختند و ضامن ان را می کشیدند . از قدیما گفته اند که بد وفا ندارد . تمام اموال بنادر و منازل خرمشهر غارت شد هر کس مقاومت کرد کشته شد .اما دیری نپایید که در اردیبهشت ماه سال 61 دلیر مردان شجاعی که قلبشان برای خرمشهر می تپید و داغ اسارت

خرمشهر امانشان را بریده بود عملیات غرور افرین بیت المقدس را با رمز مقدس یا علی ابن ابیطالب اغاز کردند و بعد از 24 روز رزم بی امان سرانجام در روز سوم خرداد سال 1361 خرمشهر ازاد شد و موجی از شور و شعف سراسر کشور ایران را فرا گرفت . همه به خیابانها امدند خنده از تمام لبها می بارید و اشک شوق در چشمان جمع شده بود اجازه فرو ریختن می خواست .اری خرمشهر بعد از 578 روز اسارت به دست توانمند سلحشوران ایران زمین و با یاری و اراده خداوند متعال ازاد شد و پیر و مرشد راحل حضرت امام خمینی (ره) که رزمندگان با اشاره ابرویش جان فدا می کردند فرمود :خرمشهر را خدا آزاد کرد.

ملت ولایت مدار و شهید پرور مزایجان نیز افتخار دارد که فرزندانش در عملیات بیت المقدس شرکت داشتند و در ازادسازی خرمشهر سهیم بوده است . شهید رضاقلی امیری از جمله جگرگوشه های مزایجان بود که در این عملیات غرور افرین حضور داشت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد .یاد و خاطره این شهید سرافراز را همراه با سایر شهیدان این عملیات و همه شهدای این مرزو بوم خاصه شهید محمد جهان ارا فرمانده شهید سپاه خرمشهر گرامی میداریم و برای علو درجاتشان دعا می کنیم . آمین

دیدی که خون ناحق پروانه شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص روزهای آغاز جنگ تحمیلی و  مقاومت مردم خرمشهر دوستان را به مطالعه کتاب (دا) نوشته خانم سیده زهرا حسینی دعوت می کنم. نویسنده کتاب یک خانم خرمشهری است که از زمان شلیک اولین گلوله ها تا سقوط خرمشهر در انجا حضور داشته و در تمام مراحل دفاع از شهر شرکت کرده است . این خانم خاطرات تلخ و شیرین ان روزگار را در کتاب دا نگاشته است . (ح.گ)